سوپرایز واسه بابا کمال
امروز مامان تصمیم گرفته که لحظات پایانی انتظارت رو ثبت کنه تقریبا 33 هفته هست که توی دل مامانی هستی با اینکه خیلی اذیتم میکنی و همش وول میخوری توی دلم، اما عاشقانه دوستت دارم و منتظره به دنیا اومدنت هستم،
سه شنبه 13مرداد1394 عقد عمه محبوبه وعموجوادت بود چهارشنبه روزبعدش هم کباب خوران بود خیلی خوش گذشت اما خسته هم شدم همش نگران تو بودم... امروز بهترم... کل دیروزو استراحت کردم...
باباجونت الان سره کاره... ثبت این بلاگ هم واسش یه سوپرایزه... بعدازظهر که اومد نشونش میدم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی